Friday, July 18, 2008

ديدگاه دو نامزد در قبال مسئله هسته‌اي ايران

درآستانه مذاكرات هسته‌اي ايران و گروه پنج به علاوه يك ، همزمان با توجه افكار عمومي به اين مسئله نامزد‌هاي انتخابات آمريكا نيز در اين باره به موضع‌گيري پرداختند و تلاش كردند با ارائه نظرات خود، نظرات ديگري را ناكارآمد جلوه دهند.

باراک اوباما، نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، ضمن اظهار نظر در اين باره گفت: آمریکا باید حضوری تمام و کمال در مذاکرات هسته ای با ایران داشته باشد و معیار سنجش این تلاش ها تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران است.

اوباما و گروهی از رهبران جمهوریخواه و دموکرات از جمله هاوارد برمن، رئیس دموکرات کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان، سناتور جوزف بایدن، رئیس دموکرات کمیته روابط خارجی سنای آمریکا، سناتور ریچارد لوگر، عضو ارشد کمیته روابط خارجی سنا، و سناتور چارلز هیگل، عضو جمهوری‌خواه کمیته روابط خارجی، از هفته گذشته ویلیام برنز، معاون امور سیاسی وزارت خارجه آمریکا، را برای شرکت در دور بعدی گفتگوهای هسته ای با تهران تحت فشار گذاشته بودند، و از خبر حضور برنز در گفتگوهای ژنو استقبال کرده اند. برنز در اين دور مذاكرات به عنوان ناظر شركت مي‌كند و در آن نقشي ندارد.

جان مک کين ،ديگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، كه همواره طرفدار موضع سرسختانه‌تر دربرابر ايران بوده است دیروز در اين ‌باره گفت تحریم های سنگین می‌تواند به تغییر رفتار ایران منجر شود. مک‌کین همچنين از عدم همراهی روسیه بشدت انتقاد کرد.

دو نگاه نسبت به روسيه

در واكنشي ديگر باراک اوباما با تقدیر از نقش متحدان اروپایی آمریکا در مذاکرات هسته ای با تهران تاکید کرد ما باید شریکی تمام عیار در این راه باشیم. اوباما گفت همکاری واشنگتن و مسکو بر سر توافقنامه منع آزمایش های هسته ای و جلوگیری از توسعه موشک های بالستیک و میان برد این قراردادها را به امری جهانی بدل می‌کند و در مقابله با جمهوری اسلامی، آمریکا از اعتبار و قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود. در ديگر سو مک‌کین که از منتقدان سرسخت سیاست های روسیه در مخالفت با وضع تحریم های سنگین به منظورآن چه او توقف جاه‌طلبی های هسته ای و موشکی جمهوری اسلامی مي‌خواند است، دیروز از ادامه این سیاست‌ها ابراز تاسف کرد اما، تاکید کرد در پایان راه آمریکا اجازه نخواهد داد یک هولوکاست دیگر تکرار شود.

طرح مذاكره ، همچنان جنجال‌ساز

اوباما که در آستانه سفر به اسرائیل از سوی گروهی برای طرح فکر مذاکره با جمهوری اسلامی مورد انتقاد قرار دارد گفت مذاکره با تهران، اگر به پیشبرد منافع آمریکا بیانجامد، ملاقات او با رهبر مقتضی ایران را در زمان و مکان مورد نظر او در بر خواهد داشت. اوباما گفت ما دیپلماسی بدون توهم را در قبال ایران دنبال می کنیم و انتخابی روشن در برابرحكومت ايران می گذاریم؛ اگر به غنی سازی اورانیوم، حمایت از تروریسم، و تهدید اسرائیل، پایان دادند مشوق های بسیار مهمی نصیبشان خواهد شد؛ اگر سرباز زنند فشارها از جمله تحریم های سنگین تر یکجانبه و چندجانبه در شورای امنیت و خارج از شورای امنیت را افزایش می دهیم.

وي همچنين با اشاره به هفتصد میلیون دلار واردات نفت روزانه آمریکا از کشورهای بی ثبات یا طرف تخاصم آمریکا می گوید این بودجه هزینه بمب گذاری های تروریستی از بغداد تا بیروت و مدارس آموزش افراط گرایی از کراچی تا خارطوم می شود و اهرم قدرت را از آمریکا به سوی دیکتاتورها منتقل می کند.

برگرفته از گزارش VOA

Wednesday, July 16, 2008

اوباما و مك‌كين، باز هم جنگ عراق

دو نامزد مطرح انتخابات رياست جمهوري امسال ديروز، سه‌شنبه، باز هم بر مسئله مورد اختلاف قديمي خود يعني جنگ عراق انگشت گذاشتند. درحالي كه نامزد دموكرات‌ها جنگ عراق را يك انحراف پر هزينه خواند كه هر چه زودتر بايد به پايان برسد، نامزد جمهوري‌خواهان آن را جنگي دانست كه ايالات متحده بايد برنده آن باشد.

"عراق جاي بي‌نقصي نيست و ما منابع نامحدودي نداريم كه بخواهيم سعي كنيم از آن مكان بي‌نقصي بسازيم." سناتور اوباما در يك سخنراني‌ گفت وي همچنين خواستار تغيير تمركز آمريكا براي شكست طالبان و القاعده در افغانستان شد. سناتور مك كين نيز در واكنش به اين لظهارات گفت‌: اوباما" به شما مي گويد ما نمي‌توانيم بدون شكست در عراق در افغانستان پيروز شويم، او موضوع را وارونه فهميده است."

در حالي كه دو سناتور و نامزد انتخابات رياست جمهوري بر اهميت پيروزي در افغانستان توافق دارند. هنگامي كه مسئله به منطقه قبيله‌نشين در كشور همسايه، پاكستان، كشيده مي‌شود، جايي كه ظن مخفي‌شدن بن‌لادن و طرفدارانش در آن وجود دارد، موضع نامزدها تغيير مي‌كند.

مك‌كين اوباما را متهم مي‌كند كه با صحبت در مورد تروريست هاي مسبب 11 سپتامبر "‌ تلاش مي كند قاطع به نظر بيايد." اما اوباما بي‌توجه به صحبت هاي اخير مك‌كين گفت:" اگر پاكستان اقدامي انجام ندهد يا نمي‌تواند اقدامي انجام دهد ما تروريست‌هاي رده بالا مانند اسامه بن‌لادن را در صورت مشاهده هدف قرار مي‌دهيم."

نظرسنجي‌ها

نظر سنجي واشنگتن‌پست كه بيش از سخنراني دو نامزد منتشر شده است نشان مي دهد نيمي از آمريكاييان اوباما 46 ساله كه هنوز دوره اول خدمت خود در سن را به پايان نرسانده را فرمانده كل قواي خوبي مي‌دانند و نيمي از آمريكاييان مك‌كين 71 ساله كه بيش از 5 سال را به عنوان اسير جنگي در ويتنام گذارانده و سابقه طولاني خدمت در سنا با تمركز بر مسائل دفاعي را دارد را گزينه اصلي تصاحب اين مقام مي دانند.

نظرسنجي سه ماه پيش آسوشيتدپرس وسايت اينترنتي ياهو نشان مي‌داد 39 درصد پاسخ‌دهندگان مك‌كين را فرد مناسب‌تري براي اداره جنگ عراق مي‌دانند در حالي كه 33 درصد معتقد بودند اوباما فرد مناسب‌تري براي اداره اين جنگ است.

برخي كارشناسان بر اين باورند كه نزديك بودن درصد حمايت از دو نامزد در مسايل دفاعي و امنيت ملي با توجه به تفاوت آشكاردر تجربيات و سوابق دو نامزد نشان از عملكرد خوب ستاد انتخاباتي باراك اوباما دارد كه توانسته اين برگ برنده جمهوري خواهان را تا اندازه‌اي بي‌اثر كند.

برگرفته از گزارش خبرنگار ويژه آسوشيتدپرس ديويد اسپو

عكس‌ سمت راست ، باراك اوباما، از www.boston.com

عكس سمت چپ، جان مك‌كينريال از www.satiricalpolitical.com


Saturday, July 12, 2008

جنگ زباني بر سر زبان

جمهوري‌خواهان خشم خود از اظهارات اخير باراك اوباما را پنهان نمي‌كنند. نامزد دموكرات‌ها در انتخابات امسال اين هفته در جلسه‌اي در جورجيا گفت آمريكايي‌ها بايد از اوپايي‌ها بياموزند و مانند آنها به چند زبان تكلم كنند. اوپايي‌ها معمولا قابليت تكلم به چند زبان را دارند در حالي كه آمريكايي‌ها در اين زمينه نقص جدي دارند. اوباما در پاسخ به خنده حضار گفت:" مي‌دانيد ، واقعا خجالت‌آور است وقتي‌ اروپايي‌ها به آمريكا سفر مي‌كنند انگليسي صحبت مي‌كنند، فرانسه صحبت مي‌كنند، آلماني‌ صحبت مي‌كنند و وقتي ما به اروپا سفر مي‌كنيم همه آنچه مي‌دانيم به « مقسي بوكو» محدود مي‌شود."

اوباما كه خود از پس حرف زدن به زبان فرانسوي بر نمي‌آيد و خود را در دسته يك زبانه‌ها طبقه‌بندي مي‌كند- اگرچه معروف است كه او اسپانيولي و باهاسايي ، زبان كشور اندونزي، را مي‌فهمد و صحبت مي‌كند- تاكيد كرد: البته مهاجران بايد انگليسي را بياموزند اما منتقدان او در حزب جمهوري‌خواه فرصت را از دست ندادند .

ويكلي استاندارد از نشريات دست راستي و نزديك به نئو محافظه‌كاران تحت مقاله‌اي با عنوان " نگاه متفخرانه اوباما" اين سوال را مطرح كرده است كه" آيا او از مهاجراني كه قادر به انگليسي صحبت كردن نيستند شرمسار است؟"

رودي جولياني ، شهردار سابق و از نامزدان حزب جمهوري‌خواه كه بعدا از جان مك‌كين پشيباني‌ كرد،‌ در واكنش به اظهارات سناتور اوباما گفت:‌" واقعيت اين است كه آمريكا كشوري است كه بايد انگليسي صحبت كند." وي ادامه داد :"‌جان مك‌كين كسي است كه مي‌خواهد آمريكا، آمريكا بماند."

" من افتخار مي‌كنم كه مي‌توانم بگويم بيشتر از «مقسي بوكو» گفتن فرانسه صحبت مي‌كنم." ميت رامني ديگر نامزد پيشين حزب‌ جمهوري‌خواه كه رقابت سختي با سناتور مك‌كين داشت اما اكنون از مدافعان سرسخت جان مك‌كين به شمار مي‌آيد در واكنش به اظهارات باراك اوباما گفت.

واشنگتن‌پست پيشتر گزارش داده بود رامني در سال 2005 در جلسه‌اي در نيو همشاير پس از ملاقات يك فرانسوي زبان بدون معطلي فرانسه صحبت كرده است. رامني كه مدتي را در پاريس گذارنده علاوه بر انگليسي فرانسوي نيز صحبت مي‌كند.

يك ضرب‌المثل فرانسوي مي‌گويد : ‌ “Plus ca change, plus c’est la meme chose.”يعني هر چه سياستمداران بيشتر به دنبال حرف‌هاي نو باشند به همان مقدار تكراري به نظر مي‌آيند."

اين اولين بار است مسئله دانستن زبان به صورت جدي در مبارزات انتخاباتي مطرح مي‌شود، بايد منتظر ماند و ديد نتيجه اين درگيري زباني بر سر زبان كدام نامزد را در نظر سنجي‌ها جلو مي‌اندازد.

برگرفته از گزارش مايكل پاول از نيويورك‌تايمز

Thursday, July 10, 2008

اوباما با كارت كلينتون به راي زنان مي‌انديشد

به دنبال كسب حمايت زنان، باراك اوباما با اشاره به مخالفت جان مك‌كين با طرح دستمزدهاي برابر زنان و مردان در سنا و نيز موافقت ضمني وي با نظر ديوان عالي آمريكا درباره مخالفت با سقط جنين، رقيب جمهوري‌خواه خود را به باد انتقاد گرفت.

"من هرگز دست از دفاع از حقوق زنان براي انتخاب بر نمي‌دارم." اشاره اوباما به انتخاب نه انتخاب رييس‌جمهور كه انتخاب نگه داشتن و يا سقط جنين بود و اين بيانگر تفاوت عمده‌‌ي او با رقيب جمهوري‌خواه‌اش است. اوباما كه در كنارخواهر ناتني و هيلاري كلينتون سرگرم مبارزه انتخاباتي در ايالت‌هاي ويرجينيا و نيويورك است سعي مي‌كند به هر قيمتي زنان را با خود همراه كند.

ستاد انتخاباتي اوباما به اهميت راي زنان در ايالت‌هاي سرنوشت‌ساز واقف است و از اين رو سعي دارد با بازي كردن كارت كلينتون و به رخ كشيدن حمايت او از اوباما آراي زناني‌ كه هنوز از باخت كلينتون ناراحت‌اند و حتي قصد راي دادن به مك‌كين را دارند را به سوي خود جلب كند.

استراتژي حزب دموكرات بر نزديكي دو رقيب پيشين براي پر كردن نقاط ضعف يك‌ديگر بنا شده است و اين امراحتمال معرفي كلينتون به عنوان معاون رييس‌جمهوري را تقويت مي‌كند.

طرح جنجالي سنا

اوباما در بخشي ديگر از اظهارات اخيرش با اشاره به تفاوت فاحش دستمزدهاي زنان و مردان براي شغل‌هاي مشابه گفت:" اين‌كه زنان از مردان دستمزد كمتري مي‌گيرند به خاطر اين است كه آنان به آموزش بيشتري نياز دارند." وي در ادامه توضيح داد:‌زنان از قدرت كافي براي تحت فشار قرار دادن كارفرمايان شان برخوردار نيستد و طرح جديد سنا اين خلا را پر مي‌كند.

طرح سنا فرايند پيگري قانوني تفاوت جنسيتي زنان را آسان‌تر مي‌كند و سناتور اوباما از پشيبانان اين طرح است. اين در حالي است كه سناتور مك‌كين با اين طرح مخالف است. وي در توضيح اين مخالفت گفته است:" من كاملا با دستمزد‌هاي مساوي موافق‌ام اما اين طرح باعث مي‌شود براي هر مشكلي به دادگاه مراجعه كنيم و به دنبال پيگري قانوني باشيم."

به نظر مي‌آيد نظرهاي دو سناتور قبل از آغاز و در طي مبارزه انتخاباتي تاثير شگرفي در ادامه آن داشته باشد.

برگرفته از گزارش آسوشيتدپرس

Tuesday, July 1, 2008

خارج از دستور

شايد لازم باشد توضيح دهم، پست امروز " ننگ اين فاجعه تا ابد به دوش من است" ربطي به انتخابات آمريكا ندارد، فقط شرح يك اتفاق "عادي" در تهران است كه نه تنها براي من عادي نبود كه تاثير فراواني نيز بر من گذاشت. براي اولين بار آنچه را به درست بودنش ايمان داشتم انجام ندادم.

لطفا نظر بدهيد.

ننگ اين فاجعه تا ابد به دوش من است

چند لحظه بيشتر طول نكشيد كه آروزي مرگ كردم، كاش مي‌مردم و نمي‌ديدم. با موبايل حرف مي‌زدم و از پله‌هاي مترو بالا مي‌آمدم. همه چيز بوي هر روزاش را مي‌داد. حتي ماشين ون سفيد و سبز گشت ‌ارشاد كه مثل روزهاي پيش روبروي د ر خروجي منتظر شكار بود. اما اي‌ كاش اين‌بار را نمي‌ديدم.

دو مامور زن به رنگ سياه دخترك را درون ماشين هول مي‌دادند و دخترك همچنان فرياد مي‌زد و مقاومت مي كرد. يكي سمت راست بدنش را گرفته و ديگري سمت چپ‌اش را و با فشار زيادي او را داخل ماشين هول مي‌دادند. دخترك ضجه مي‌زد و پايش را روي زمين قرص كرده بود تا مانع بسته شدن در شود. فشارهاي دو مامور زن بي‌فايده بود جمعيت اطراف ماشين نيز بيشتر و بيشتر مي‌شد او همچنان مقاومت مي‌كرد. مامور مرد آمد با چهره‌اي سياه و گر گرفته و قدي متوسط ، دخترك همچنان با پايش مقاومت مي‌كرد، مرد با پوتين نظامي سنگين‌اش هدفي جز ساق‌هاي نازك دخترك نداشت، واي، او چه كرد. كاش مي‌مردم و نمي‌ديدم.

يخ كردم. صداي آن سوي تلفن فرياد مي‌زد: "الو زنده‌اي؟". آنچنان بهت زده بودم كه هيچ نگفتم به مامور خيره شدم. مامور ديگري آمد :"برا چي جم شدين؟‌مگه چه خبره؟" ." واقعا خبري نيست؟" از خودم پرسيدم. حالا ديگر ماموران زن دخترك را درون ماشين كشانده بودند، ضجه‌هايش به ناله تبديل شده بود. من آمدم، به همين سادگي، من آمدم. باورم نمي‌شود من آمدم. كاش مي‌مردم و نمي‌ديدم.

چند لحظه بيشتر طول نكشيد كه شيشه بهت‌ام در هم شكست و اشكم سرازير شد. از آخرين باري كه گريه كرده بودم خيلي مي‌گذشت. تندتر مي‌رفتم و اشك مي‌ريختم. ضربه‌هاي محكم پوتين مرد سيه‌چهره اين بار بر روح من وارد مي‌شد. واي بر سر من چه‌ آمده است؟‌ واي بر من و امثال من چه آمده است.

گريه مي‌كردم، نه زار مي‌زدم اما نه به حال حاكمان بي‌خردي كه دست عده‌اي را بر عده اي ديگر به چنين بهانه‌اي گشاده داشته‌اند، نه به حال مامواراني كه سال‌ها ست واژه‌هاي شرف، انسانيت و حتي رحم را از دايره لغات‌شان حذف كرده‌اند تا در نظام ريا ناني بخورند، نه به حال ماموران زني كه قوه تفكرشان را پشت پرده نفاق و اطاعت كوركورانه خفه‌ كرده‌اند،‌ نه به حال پليسي كه برقراري امنيت را اسباب تسكين عقده‌هاي رواني تمام عمرش مي‌داند و نه حتي به حال امثال مني كه خيره شدند و جنگ نابرابر گلاديورها را با ولع تماشا كردند، به حال خودم گريستم به حال خودم زار زدم و اي‌كاش از اين درد مي مردم تا مرگ وجدانم را به ديده نبينم.

گريستم و همچنان مي‌گريم و تا عمر دارم بايد بگريم چرا دم برنياوردم، چرا هيچ نگفتم، چرا مرده بودم، چرا صبر كردم، چرا نفهميدم و چرا هيچ نكردم. واي بر مني كه بر اصول خود مي بالد و در چنين لحظه‌اي در امتحان مي‌بازد. باورم نمي‌شود فقط عبور كردم.

در سرزميني كه بر منبرش از تاب نياوردن باز كردن ظالمانه خلخال از پاي پيرزن يهودي سخن مي رانند با دختر جوانش رفتاري مي‌كنند كه حتي حيوان نيز از آن شرمسار مي‌شود و روحانيت‌اش دم بر‌نمي‌آورد. چه مي‌گويم در اين سرزمين انسان نيز يافت نمي‌شود. روحانيت سال‌ها ست از اين ديار رفته است، اين روزها كور سوي انسانيت نيز نوري ندارد.

مگر مسخ انسان و انسانيت چه تعريفي دارد. من هيچ نگفتم، مسخ انسان يعني همين، يعني سكوت. اين نه ترس است، نه منفعت‌طلبي، نه ايثار نكردن و نه ظلم‌پذير بودن اين مسخ انسانيت است. وقتي همچو مني بر سر اصولش مرثيه سكوت مي‌خواند از او كه در آرامش ماشين چند صد ميليوني‌اش غرق شده، او كه با لباس اهل دين دنيا مي‌خرد و بر گور اخلاق حتي فاتحه‌اي نمي‌خواند و يا او كه در دياري بزرگ شده كه معلم‌اش الفباي انسانيت را در آن درس نداده چه انتظاري است. ضربه‌هاي مرگ‌آور پوتين‌هاي نظامي همچون پتك هفتاد مني بر روح‌ام فرود مي‌آيد و مي‌گريم ، بر مرگ وجدان و انسانيت‌ام مي‌گريم، برآنچه روزي به آن افتخار مي‌كردم مي‌گريم. اي كاش از درد اين داغ مي مردم.

فاصله انسان بودن تا انسان نبودن چند لحظه بيشتر نيست. چند لحظه بيشتر طول نكشيد كه آروزي مرگ كردم، ننگ اين فاجعه تا ابد به دوش من است." كاش مي‌مردم و نمي‌ديدم."